جدول جو
جدول جو

معنی میر یعقوب - جستجوی لغت در جدول جو

میر یعقوب(یَ)
میریعقوب یا یعقوبی. اصلش از قم و مولدش کاشان بود و پیشۀ خیاطی داشت. به سال 988 هجری قمری درگذشت. از اشعار اوست:
دوشینه یکی وصف جمال توادا کرد
نادیده رخت مهر تو جا در دل ما کرد.
(از صبح گلشن ص 615) (از فرهنگ سخنوران).
سیدیعقوب خیاط، متولد کاشان و متوفی به سال 988 هجری قمری از شعرای قرن دهم هجری بود. بیت زیر بدو منسوب است:
هر صدا کز کوه کندن تیشۀ فرهاد داد
داد این معنی که از بیداد شیرین داد داد.
(از مجمعالخواص ص 96).
و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ یَعْ)
قسمی قران کشکی بوده است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
رئیس صنف یعقوبیه از نصاری. (مفاتیح العلوم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شخصی است که مجتهد و صاحب مذهب ترسایان بوده. (برهان) (آنندراج). ’مار’ عنوان قدیسان و یعقوب مؤسس فرقۀ یعقوبیه از ترسایان است. (حاشیۀ برهان چ معین). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(قَ رِ اَنَ)
دهی از دهستان قنقری بالا از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 84 هزارگزی باختر سوریان و 12 هزارگزی باختر شوسۀ اصفهان به شیراز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است سکنۀ آن 126تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، چغندر، حبوبات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا